معنی فارسی overhollow
B1بیش از حد توخالی یا خالی، به ویژه در مورد اشیاء یا ساختارها.
Excessively hollowed out or empty, especially concerning objects or structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درخت به خاطر سالها پوسیدگی بیش از حد توخالی به نظر میرسید.
مثال:
The tree appeared overhollow due to years of decay.
معنی(example):
یک ناحیه توخالی بیش از حد میتواند بر پایداری ساختار تأثیر بگذارد.
مثال:
An overhollow area can affect the stability of the structure.
معنی فارسی کلمه overhollow
:
بیش از حد توخالی یا خالی، به ویژه در مورد اشیاء یا ساختارها.