معنی فارسی overholy
B1بیش از حد مذهبی یا مقدس، گاهی اوقات به شیوهای افراطی.
Excessively pious or religious, often in an extreme manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرد مقدس بیش از حد درباره اهمیت مهربانی موعظه کرد.
مثال:
The overholy man preached about the importance of kindness.
معنی(example):
او نگرش بیش از حد مذهبی او را کمی نامطلوب میدانست.
مثال:
She considered his overholy attitude to be somewhat off-putting.
معنی فارسی کلمه overholy
:
بیش از حد مذهبی یا مقدس، گاهی اوقات به شیوهای افراطی.