معنی فارسی overillustrated
B1بیش از حد تصویرگری شده، به معنای استفاده از تعداد زیادی تصویر در یک متن یا اثر به طوری که ممکن است محتوای اصلی را تحت تأثیر قرار دهد.
Describing something that has too many illustrations which may overwhelm the primary content.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتاب با عکسهای زیادی بیش از حد تصویرگری شده بود.
مثال:
The book was overillustrated with too many pictures.
معنی(example):
یک گزارش بیش از حد تصویرگری شده میتواند از نکات اصلی منحرف شود.
مثال:
An overillustrated report can distract from the main points.
معنی فارسی کلمه overillustrated
:
بیش از حد تصویرگری شده، به معنای استفاده از تعداد زیادی تصویر در یک متن یا اثر به طوری که ممکن است محتوای اصلی را تحت تأثیر قرار دهد.