معنی فارسی overimpressed
B1احساس تحت تأثیر قرار گرفتن به طور زیاد و غیرعادی.
Having been excessively impressed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از تماشای نمایش فوقالعاده، او احساس تحت تأثیر قرار گرفتن زیادی کرد.
مثال:
She felt overimpressed after watching the spectacular performance.
معنی(example):
بسیاری از فناوری نوآورانهای که در نمایشگاه به نمایش درآمده بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
مثال:
Many were overimpressed by the innovative technology showcased at the exhibition.
معنی فارسی کلمه overimpressed
:
احساس تحت تأثیر قرار گرفتن به طور زیاد و غیرعادی.