معنی فارسی overindividualism
B2به معنای تأکید شدید بر فردیت به نحوی که منجر به تضعیف جمعگرایی و پیوندهای اجتماعی شود.
An excessive emphasis on individualism that undermines social bonds and community.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیگرایی بیش از حد میتواند به روابط اجتماعی آسیب برساند.
مثال:
Overindividualism can harm community bonds.
معنی(example):
ظهور شخصیگرایی بیش از حد در جامعه مدرن مشهود است.
مثال:
The rise of overindividualism is evident in modern society.
معنی فارسی کلمه overindividualism
:
به معنای تأکید شدید بر فردیت به نحوی که منجر به تضعیف جمعگرایی و پیوندهای اجتماعی شود.