معنی فارسی overindividualistically
B2به معنای رویکردی که در آن فردیت به طور مفرط برجسته است و میتواند منجر به عدم توجه به جمع شود.
In a manner that excessively prioritizes individualism over communal considerations.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسأله به طرز بیش از حد فردیگرایانهای نزدیک شد.
مثال:
She approached the problem overindividualistically.
معنی(example):
فکر کردن به صورت بیش از حد فردیگرایانه میتواند منجر به انزوا اجتماعی شود.
مثال:
Thinking overindividualistically can lead to social isolation.
معنی فارسی کلمه overindividualistically
:
به معنای رویکردی که در آن فردیت به طور مفرط برجسته است و میتواند منجر به عدم توجه به جمع شود.