معنی فارسی overintellectualism
B2بیش از حد فکری بودن، به معنای تمرکز بیش از حد بر روی مفاهیم نظری و پیچیده به طوری که تعاملات اجتماعی و کاربرد عملی را تحتشرط قرار دهد.
A tendency to engage excessively in intellectual pursuits, often at the expense of practical considerations.
- NOUN
example
معنی(example):
تمایل او به بیش از حد فکری بودن باعث میشد که نتواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
مثال:
His tendency towards overintellectualism made it hard for him to connect with others.
معنی(example):
بیش از حد فکری بودن گاهی اوقات میتواند به سردرگمی به جای روشنی منجر شود.
مثال:
Overintellectualism can sometimes lead to confusion rather than clarity.
معنی فارسی کلمه overintellectualism
:
بیش از حد فکری بودن، به معنای تمرکز بیش از حد بر روی مفاهیم نظری و پیچیده به طوری که تعاملات اجتماعی و کاربرد عملی را تحتشرط قرار دهد.