معنی فارسی overlanded

B1

تحویل کالاها یا مسافرت به طور مستقیم از طریق زمین به جای دیگر روش‌ها مثل هوا یا دریا.

Transported goods over land rather than by air or sea.

verb
معنی(verb):

To transport (especially sheep or other farm animals) over land

معنی(verb):

To travel across land

example
معنی(example):

او کالاهای خود را از طریق زمین جابجا کرد تا از هزینه‌های حمل و نقل گران اجتناب کند.

مثال:

He overlanded his goods to avoid expensive shipping fees.

معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت محصولاتش را به جای حمل و نقل دریایی از طریق زمین منتقل کند.

مثال:

The company decided to overland its products instead of shipping by sea.

معنی فارسی کلمه overlanded

: معنی overlanded به فارسی

تحویل کالاها یا مسافرت به طور مستقیم از طریق زمین به جای دیگر روش‌ها مثل هوا یا دریا.