معنی فارسی overlean
B1تکیه کردن بیش از حد بر اطلاعات یا تکنیکهای قدیمی یا غیرقابل اعتماد.
To depend too much on something or someone that is not reliable.
- VERB
example
معنی(example):
به او توصیه شد که در تحلیل خود بیش از حد راحت باشد.
مثال:
He was advised not to overlean in his analysis.
معنی(example):
تکیه بیش از حد بر روشهای قدیمی میتواند پیشرفت را مختل کند.
مثال:
Overleaning on outdated methods can hinder progress.
معنی فارسی کلمه overlean
:
تکیه کردن بیش از حد بر اطلاعات یا تکنیکهای قدیمی یا غیرقابل اعتماد.