معنی فارسی overlearned
B1بیش از حد یاد گرفته شده، اشاره به حالتی دارد که فردی مطلبی را به حدی یاد میگیرد که در حافظهاش تثبیت میشود.
Learned thoroughly or excessively.
- VERB
example
معنی(example):
او مطالب را بیش از حد آموخت تا مطمئن شود که میتواند امتحان را پاس کند.
مثال:
She overlearned the material to ensure she could pass the test.
معنی(example):
چون او خطوط خود را بیش از حد آموخته بود، یک اجرای کامل را ارائه داد.
مثال:
Because he overlearned his lines, he delivered a perfect performance.
معنی فارسی کلمه overlearned
:
بیش از حد یاد گرفته شده، اشاره به حالتی دارد که فردی مطلبی را به حدی یاد میگیرد که در حافظهاش تثبیت میشود.