معنی فارسی overlie

B1 /ˌoʊvɚˈlaɪ/

بالا قرار گرفتن یا پوشش دادن چیزی دیگر.

To lie over or cover something else.

verb
معنی(verb):

To lie over or upon

معنی(verb):

To suffocate by lying upon

example
معنی(example):

پتو زمانی که تخت مرتب شده باشد، روی آن قرار می‌گیرد.

مثال:

The blanket will overlie the bed when it's made.

معنی(example):

چندین لایه پارچه در لحاف بر روی هم قرار دارند.

مثال:

Many layers of fabric overlie each other in the quilt.

معنی فارسی کلمه overlie

: معنی overlie به فارسی

بالا قرار گرفتن یا پوشش دادن چیزی دیگر.