معنی فارسی overlip

B1

قسمت بالایی لب، که ممکن است در زمینه آرایش مورد توجه قرار گیرد.

The upper part of the lip, often focused on in makeup application.

example
معنی(example):

او با وسواس زیادی رژ لب را روی لب بالایی خود زد.

مثال:

She applied lipstick generously on her overlip.

معنی(example):

برای برخی، ناحیه لب بالا نیاز به فرم‌دهی دقیق در حین آرایش دارد.

مثال:

For some, the overlip area requires careful shaping during makeup.

معنی فارسی کلمه overlip

: معنی overlip به فارسی

قسمت بالایی لب، که ممکن است در زمینه آرایش مورد توجه قرار گیرد.