معنی فارسی overloftily
B1به معنای صحبت یا نوشتن به طرز مغرورانه و غیرقابل درک.
In an excessively lofty manner; in a way that is pretentious or difficult to understand.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکلی بسیار مغرورانه صحبت کرد و ایدههایش کمتر قابل درک به نظر رسید.
مثال:
He spoke overloftily, making his ideas seem less relatable.
معنی(example):
این شعر به شکلی بسیار مغرورانه نوشته شده بود و سادگی را نداشت.
مثال:
The poem was written overloftily, lacking simplicity.
معنی فارسی کلمه overloftily
:
به معنای صحبت یا نوشتن به طرز مغرورانه و غیرقابل درک.