معنی فارسی overlove

B1

دوست داشتن شخص یا چیزی به طرز افراطی.

To love someone or something excessively.

example
معنی(example):

گاهي ممکن است بیش از حد کسی را دوست داشته باشید.

مثال:

Sometimes, you can overlove a person.

معنی(example):

دوست داشتن بیش از حد حیوانات خانگی آسان است.

مثال:

It’s easy to overlove your pets.

معنی فارسی کلمه overlove

: معنی overlove به فارسی

دوست داشتن شخص یا چیزی به طرز افراطی.