معنی فارسی overluxuriancy
B1بیشازحد لوکس بودن، نشانهای از غنای طبیعی بیشازاندازه یا شکوه گیاهان و طبیعت.
The state of being excessively luxurious or richly abundant.
- NOUN
example
معنی(example):
بیشازحد لوکس بودن باغ گواهی بر تعهد صاحب آن بود.
مثال:
The overluxuriancy of the garden was a testament to the owner's dedication.
معنی(example):
مهمانان از بیشازحد لوکس بودن گیاهان گرمسیری شگفتزده شدند.
مثال:
Visitors were amazed by the overluxuriancy of the tropical plants.
معنی فارسی کلمه overluxuriancy
:
بیشازحد لوکس بودن، نشانهای از غنای طبیعی بیشازاندازه یا شکوه گیاهان و طبیعت.