معنی فارسی overlustiness
B1بیشازحد پرشوری، حالتی که در آن تمایلات یا اشتیاق به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.
The state of being excessively enthusiastic or desirous.
- NOUN
example
معنی(example):
بیشازحد پرشوری شخصیت داستان را جذابتر کرد.
مثال:
The overlustiness of the character made the story more engaging.
معنی(example):
برخی از خوانندگان از بیشازحد پرشوری در رمانهای عاشقانه قدردانی میکنند.
مثال:
Some readers appreciate the overlustiness in romantic novels.
معنی فارسی کلمه overlustiness
:
بیشازحد پرشوری، حالتی که در آن تمایلات یا اشتیاق به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.