معنی فارسی overmatter

B1

مواد یا عناصر اضافی که می‌توانند بر نتایج تأثیر منفی بگذارند.

Excess material or matter that is unnecessary or complicates a situation.

example
معنی(example):

گزارش حاکی از آن بود که مواد اضافی می‌تواند بر نتیجه آزمایش تأثیر بگذارد.

مثال:

The report suggested that the overmatter could affect the experiment's outcome.

معنی(example):

حذف مواد اضافی از معادله محاسبات را ساده‌تر کرد.

مثال:

Removing the overmatter from the equation simplified the calculations.

معنی فارسی کلمه overmatter

: معنی overmatter به فارسی

مواد یا عناصر اضافی که می‌توانند بر نتایج تأثیر منفی بگذارند.