معنی فارسی overmaturely
B1به شکلی که به طرز غیرعادی یا نادرستی با سرعت بیشتری از حالت طبیعی رشد کرده است.
In a manner that occurs too early or beyond the point of ideal progression.
- ADVERB
example
معنی(example):
گلها به دلیل هوای گرم بیش از حد زود bloom کردند.
مثال:
The flowers bloomed overmaturely due to the warm weather.
معنی(example):
برنامههایی که بیش از حد توسعه یافته بودند دیگر قابل اجرا نبودند.
مثال:
The overmaturely developed plans were no longer viable.
معنی فارسی کلمه overmaturely
:
به شکلی که به طرز غیرعادی یا نادرستی با سرعت بیشتری از حالت طبیعی رشد کرده است.