معنی فارسی overmeanness
B1بدجنس بودن، به معنای بیش از حد بدخلق یا بیرحم بودن به دیگران.
Excessive cruelty or harshness towards others.
- NOUN
example
معنی(example):
بدجنس بودن او باعث شده بود که نتواند دوستانش را نگه دارد.
مثال:
Her overmeanness made it hard for her to keep friends.
معنی(example):
بدجنس بودن کودک هنگامی که او از به اشتراک گذاشتن اسباببازیهایش امتناع کرد، نشان داده شد.
مثال:
The child's overmeanness showed when he refused to share his toys.
معنی فارسی کلمه overmeanness
:
بدجنس بودن، به معنای بیش از حد بدخلق یا بیرحم بودن به دیگران.