معنی فارسی overmellowness
B1بسیار نرم بودن، حالتی که در آن چیزی بیش از حد نرم و ملایم است.
The quality of being excessively soft or mellow.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیار نرم بودن پنیر آن را برای پخش کردن ایدهآل کرد.
مثال:
The overmellowness of the cheese made it perfect for spreading.
معنی(example):
ما در جریان بحث متوجه ملایمت بیش از حد رفتار او شدیم.
مثال:
We noticed the overmellowness of his demeanor during the discussion.
معنی فارسی کلمه overmellowness
:
بسیار نرم بودن، حالتی که در آن چیزی بیش از حد نرم و ملایم است.