معنی فارسی overmelodied
B1دارای ملودیهای بیش از حد، به ویژه به طوری که باعث کاهش جذابیت میشود.
Characterized by an excessive number of melodies, often detracting from enjoyment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این آهنگ با ملودیهای بیش از حد پر شده بود و لذتبخش نبود.
مثال:
The song was overmelodied, making it less enjoyable.
معنی(example):
او قطعاتی با ملودیهای زیاد را کمتر مورد توجه قرار میدهد نسبت به آهنگهای سادهتر.
مثال:
He finds overmelodied pieces less appealing than simpler tunes.
معنی فارسی کلمه overmelodied
:
دارای ملودیهای بیش از حد، به ویژه به طوری که باعث کاهش جذابیت میشود.