معنی فارسی overmeticulous

B1

بیش از حد وسواس داشتن، به جزئیات توجه کردن به شکلی افراطی.

Being excessively careful about details.

example
معنی(example):

او در مورد کارش بیش از حد وسواسی بود و هر جزئیاتی را بررسی می‌کرد.

مثال:

He was overmeticulous about his work, checking every detail.

معنی(example):

طبیعت بیش از حد وسواسی او را یک ویراستار عالی کرده بود.

مثال:

Her overmeticulous nature made her a great editor.

معنی فارسی کلمه overmeticulous

: معنی overmeticulous به فارسی

بیش از حد وسواس داشتن، به جزئیات توجه کردن به شکلی افراطی.