معنی فارسی overmotor

B1

موتوری که بیشتر از حد نیاز توان تولید می‌کند و می‌تواند به سطح کارایی ناپایدار منجر شود.

An engine or motor that provides excessive power beyond what is necessary.

example
معنی(example):

موتور اضافی که در طراحی استفاده شده، قدرت غیرضروری ایجاد کرد.

مثال:

The overmotor used in the design created unnecessary power.

معنی(example):

درک اینکه یک موتور اضافی چگونه کار می‌کند، برای مهندسان حیاتی است.

مثال:

Understanding how an overmotor works is crucial for engineers.

معنی فارسی کلمه overmotor

: معنی overmotor به فارسی

موتوری که بیشتر از حد نیاز توان تولید می‌کند و می‌تواند به سطح کارایی ناپایدار منجر شود.