معنی فارسی overmourn
B1فرایند سوگواری که از حد معمول فراتر رفته و مانع از پیشرفت به سوی بهبود میشود.
To grieve excessively, beyond what is considered normal or healthy.
- VERB
example
معنی(example):
مردم معمولاً زیادهروی در سوگ میکنند وقتی که به خود اجازه نمیدهند تا بهبود یابند.
مثال:
People tend to overmourn their losses when they do not allow themselves to heal.
معنی(example):
زیادهروی در سوگ میتواند مسیر بهبودی پس از اندوه را مختل کند.
مثال:
To overmourn can hinder the path to recovery after grief.
معنی فارسی کلمه overmourn
:
فرایند سوگواری که از حد معمول فراتر رفته و مانع از پیشرفت به سوی بهبود میشود.