معنی فارسی overmuse
B1بیش از حد فکر کردن، به معنی تأمل بیش از حد بر روی افکار یا گذشته است که ممکن است مانع از اقدام برای آینده شود.
To reflect or ponder excessively.
- VERB
example
معنی(example):
او نمیخواست بیش از حد به اشتباهات گذشتهاش فکر کند.
مثال:
She didn't want to overmuse about her past mistakes.
معنی(example):
بیش از حد فکر کردن میتواند شما را از پیشرفت بازدارد.
مثال:
To overmuse can prevent you from moving forward.
معنی فارسی کلمه overmuse
:
بیش از حد فکر کردن، به معنی تأمل بیش از حد بر روی افکار یا گذشته است که ممکن است مانع از اقدام برای آینده شود.