معنی فارسی overnotable
B1قابل توجهتر از حد معمول، به معنی تأثیر یا اهمیت غیرعادی چیزی.
More notable than usual, indicating extra significance or impact.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کار هنرمند به دلیل سبک منحصر به فردش خیلی قابل توجه است.
مثال:
The artist's work is overnotable due to its unique style.
معنی(example):
او با ابتکاراتش تأثیر فوقالعادهای بر جامعه گذاشت.
مثال:
He made an overnotable impact on the community with his initiatives.
معنی فارسی کلمه overnotable
:
قابل توجهتر از حد معمول، به معنی تأثیر یا اهمیت غیرعادی چیزی.