معنی فارسی overnumerously
B1بهطور بیش از حد تعدادی، در حالتی که بیشتر از حد معمول وجود دارد.
In excessively large numbers or quantities.
- ADVERB
example
معنی(example):
شهر در تابستان به طرز فوقالعادهای پر از گردشگران بود.
مثال:
The town was filled overnumerously with tourists during the summer.
معنی(example):
به طرز فوقالعادهای، گیاهان در باغ بدون کنترل رشد کردند.
مثال:
Overnumerously, the plants grew unchecked in the garden.
معنی فارسی کلمه overnumerously
:
بهطور بیش از حد تعدادی، در حالتی که بیشتر از حد معمول وجود دارد.