معنی فارسی overobesely
B1به طور بسیار چاق، به شکلی که نشاندهنده چاقی بیش از حد باشد.
In an excessively obese manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور چاق اطراف راه میرفت و با وزنش دست و پنجه نرم میکرد.
مثال:
He walked overobesely, struggling with his weight.
معنی(example):
این سگ پس از یک پیادهروی کوتاه به طور چاق نفسنفس میزند.
مثال:
The dog pants overobesely after just a short walk.
معنی فارسی کلمه overobesely
:
به طور بسیار چاق، به شکلی که نشاندهنده چاقی بیش از حد باشد.