معنی فارسی overobediently

B1

به طور بسیار مطیع، به شکلی که نشان‌دهنده پیروی بیش از حد از دستورات باشد.

In an excessively obedient manner.

example
معنی(example):

او قوانین را به طور بیش از حد مطیعانه دنبال کرد حتی زمانی که ناعادلانه بودند.

مثال:

She followed the rules overobediently even when they were unfair.

معنی(example):

او کارها را به طور بیش از حد مطیعانه انجام داد و همیشه به دنبال تأیید بود.

مثال:

He completed the tasks overobediently, always seeking approval.

معنی فارسی کلمه overobediently

: معنی overobediently به فارسی

به طور بسیار مطیع، به شکلی که نشان‌دهنده پیروی بیش از حد از دستورات باشد.