معنی فارسی overornamentally

B1

به‌صورت بیش از حد زینتی و زیبا، به‌ویژه در زبان یا نوشتار.

In an excessively ornamental manner.

example
معنی(example):

این کتاب به‌طور بیش از حد زینتی نوشته شده بود که وضوح آن را مختل می‌کرد.

مثال:

The book was written overornamentally, hindering its clarity.

معنی(example):

او احساسات خود را به طرز بیش از حد زینتی در نامه‌اش ابراز کرد.

مثال:

She expressed her feelings overornamentally in her letter.

معنی فارسی کلمه overornamentally

: معنی overornamentally به فارسی

به‌صورت بیش از حد زینتی و زیبا، به‌ویژه در زبان یا نوشتار.