معنی فارسی overornate

B2

بیش از حد متزیّن، با عنصرهای زینتی فراوان یا غیر ضروری.

Excessively elaborate or ornate in style or decoration.

example
معنی(example):

طرح بسیار زینتی ساختمان فوق‌العاده بود.

مثال:

The overornate design of the building was overwhelming.

معنی(example):

سبک نوشتاری بسیار تزئینی او، از پیام اصلی منحرف شد.

مثال:

Her overornate writing style distracted from the main message.

معنی فارسی کلمه overornate

: معنی overornate به فارسی

بیش از حد متزیّن، با عنصرهای زینتی فراوان یا غیر ضروری.