معنی فارسی overpacking
B1عملی از باربندی کردن بیش از آنچه که لازم است.
The act of packing too many items, exceeding necessary limits.
- verb
verb
معنی(verb):
To pack too much.
example
معنی(example):
بیش از حد باربندی میتواند منجر به هزینههای اضافی در فرودگاه شود.
مثال:
Overpacking can lead to extra fees at the airport.
معنی(example):
از بیش از حد باربندی اجتناب کنید با تهیه یک لیست از ملزومات.
مثال:
Avoid overpacking by making a list of essentials.
معنی فارسی کلمه overpacking
:
عملی از باربندی کردن بیش از آنچه که لازم است.