معنی فارسی overpainfully

B1

به معنای انجام یا تجربه چیزی به گونه‌ای که بیش از حد باعث درد یا ناراحتی شود.

In a manner that causes excessive pain or discomfort.

example
معنی(example):

فیلم به طرز دردناکی کند و خسته‌کننده بود.

مثال:

The movie was overpainfully slow and boring.

معنی(example):

او به طرز دردناکی درباره تجربیاتش صحبت کرد.

مثال:

She spoke overpainfully about her experiences.

معنی فارسی کلمه overpainfully

: معنی overpainfully به فارسی

به معنای انجام یا تجربه چیزی به گونه‌ای که بیش از حد باعث درد یا ناراحتی شود.