معنی فارسی overpamper

B1

به معنای مراقبت یا عشق ورزیدن به کسی به شیوه‌ای که بیش از حد معمول باشد.

To pamper someone excessively.

example
معنی(example):

والدین نباید بیش از حد از فرزندان خود مراقبت کنند.

مثال:

Parents shouldn't overpamper their children.

معنی(example):

شما ممکن است با دادن تنقلات زیاد به حیوان خانگی‌تان بیش از حد از آن مراقبت کنید.

مثال:

You might overpamper your pet by giving it too many treats.

معنی فارسی کلمه overpamper

: معنی overpamper به فارسی

به معنای مراقبت یا عشق ورزیدن به کسی به شیوه‌ای که بیش از حد معمول باشد.