معنی فارسی overparty
B1به معنای برگزاری مهمانی یا جشن به شیوهای که بیش از حد معمول باشد.
To host or attend celebrations excessively.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند برای جشن بیش از حد مهمانی بگیرند.
مثال:
They decided to overparty for the celebration.
معنی(example):
بیش از حد مهمانی نگیر، وگرنه روز بعد احساس خستگی خواهی کرد.
مثال:
Don't overparty or you will feel exhausted the next day.
معنی فارسی کلمه overparty
:
به معنای برگزاری مهمانی یا جشن به شیوهای که بیش از حد معمول باشد.