معنی فارسی overpoise
B1بیش از حد متوازن کردن، حالتی که در آن شخص به طور غیرطبیعی رفتار یا نگهداری میکند.
To excessively balance oneself, often leading to stiffness or unnatural posture.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین اجرا تلاش کرد تا خود را بیشتر از حد متوازن نگه دارد.
مثال:
She tried to overpoise herself during the performance.
معنی(example):
بیش از حد متوازن نگه داشتن میتواند به کمبود حرکت طبیعی منجر شود.
مثال:
Overpoising can lead to a lack of natural movement.
معنی فارسی کلمه overpoise
:
بیش از حد متوازن کردن، حالتی که در آن شخص به طور غیرطبیعی رفتار یا نگهداری میکند.