معنی فارسی overpolicing

B2

افزایش بیش از حد و غیرضروری نظارت و مداخله پلیس در یک جامعه یا منطقه، که ممکن است حریم شخصی افراد را نقض کند.

The practice of excessive or unnecessary policing in a community, which may infringe on individuals' privacy.

example
معنی(example):

جامعه نگران عدم تعادل در حضور پلیس در محله خود است.

مثال:

The community is concerned about overpolicing in their neighborhood.

معنی(example):

افزایش بیش از حد حضور پلیس می‌تواند به عدم اعتماد بین پلیس و ساکنین منجر شود.

مثال:

Overpolicing can lead to mistrust between the police and residents.

معنی فارسی کلمه overpolicing

: معنی overpolicing به فارسی

افزایش بیش از حد و غیرضروری نظارت و مداخله پلیس در یک جامعه یا منطقه، که ممکن است حریم شخصی افراد را نقض کند.