معنی فارسی overpopulously
B1به طور بیش از حد پرجمعیت، به شکلی که جمعیت بیشتری از آنچه میتواند تحمل کند وجود داشته باشد.
In a manner that is excessively populated or overcrowded.
- ADVERB
example
معنی(example):
این منطقه بهطور بیش از حد پرجمعیت توسعه یافته بود که منجر به مشکلات زیستمحیطی شد.
مثال:
The area was overpopulously developed, leading to environmental issues.
معنی(example):
این مسکن بهطور بیش از حد پرجمعیت بدون توجه به زیرساختها ساخته شد.
مثال:
The housing was constructed overpopulously without regard for infrastructure.
معنی فارسی کلمه overpopulously
:
به طور بیش از حد پرجمعیت، به شکلی که جمعیت بیشتری از آنچه میتواند تحمل کند وجود داشته باشد.