معنی فارسی overpopulousness
B1وضعیت بیش از حد پرجمعیت، حالت و ویژگی جمعیتی که تعداد آنها از ظرفیت و منابع موجود فراتر رفته است.
The state or condition of being excessively populated.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد پرجمعیت بودن این منطقه منجر به چالشهای مختلفی شده است.
مثال:
The overpopulousness of the region has led to various challenges.
معنی(example):
پرداختن به بیش از حد پرجمعیت بودن برای توسعه پایدار حیاتی است.
مثال:
Addressing overpopulousness is crucial for sustainable development.
معنی فارسی کلمه overpopulousness
:
وضعیت بیش از حد پرجمعیت، حالت و ویژگی جمعیتی که تعداد آنها از ظرفیت و منابع موجود فراتر رفته است.