معنی فارسی overpositively
B1به معنای ابراز احساسات یا دیدگاههای بسیار مثبت و خوشبینانه، حتی اگر در واقعیت ممکن است ناکافی باشد.
To express feelings or viewpoints that are excessively optimistic and hopeful, possibly overlooking negative aspects.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بسیار مثبت درباره پروژه جدید صحبت کرد.
مثال:
She spoke overpositively about the new project.
معنی(example):
نگرش بسیار مثبت او گاهی میتواند غیرواقعی باشد.
مثال:
His overpositive attitude can sometimes be unrealistic.
معنی فارسی کلمه overpositively
:
به معنای ابراز احساسات یا دیدگاههای بسیار مثبت و خوشبینانه، حتی اگر در واقعیت ممکن است ناکافی باشد.