معنی فارسی overpregnant
B1بارداری بیش از حد یا احساسات منفی ناشی از آن.
A condition of being excessively pregnant, often causing discomfort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او احساس میکرد که بیش از حد باردار است و باید بیشتر استراحت کند.
مثال:
She felt overpregnant and had to rest more frequently.
معنی(example):
وضعیت بیش از حد باردار میتواند برای مادر ناراحتکننده باشد.
مثال:
An overpregnant situation can be uncomfortable for the mother.
معنی فارسی کلمه overpregnant
:
بارداری بیش از حد یا احساسات منفی ناشی از آن.