معنی فارسی overpreoccupied
B1بیش از حد مشغول، به معنای احساس فشار یا نگرانی به دلیل مشغلههای ذهنی است.
Having excessive preoccupations or concerns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با امتحان آیندهاش بیش از حد مشغول شده بود.
مثال:
She felt overpreoccupied with her upcoming exam.
معنی(example):
او بیش از حد مشغول شده بود و نمیتوانست روی جلسه تمرکز کند.
مثال:
He was overpreoccupied and couldn't focus on the meeting.
معنی فارسی کلمه overpreoccupied
:
بیش از حد مشغول، به معنای احساس فشار یا نگرانی به دلیل مشغلههای ذهنی است.