معنی فارسی overprominently

B1

به طور بسیار برجسته و قابل توجه، به طوری که توجه زیادی جلب کند.

In a manner that is overly prominent or conspicuous.

example
معنی(example):

این آگهی به طور برجسته‌ای در مجله قرار داده شده بود.

مثال:

The advertisement was placed overprominently in the magazine.

معنی(example):

او به طور بسیار برجسته‌ای صحبت کرد، که این امر باعث شد دیگران نتوانند مشارکت کنند.

مثال:

He spoke overprominently, making it difficult for others to contribute.

معنی فارسی کلمه overprominently

: معنی overprominently به فارسی

به طور بسیار برجسته و قابل توجه، به طوری که توجه زیادی جلب کند.