معنی فارسی overprosperousness
B2وضعیت بسیار ثروتمند بودن یا برخورداری از ثروت زیاد.
The state of being extremely prosperous.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیار ثروتمند بودن این منطقه بسیاری از بازدیدکنندگان را شگفتزده کرد.
مثال:
The overprosperousness of the region surprised many visitors.
معنی(example):
بسیار ثروتمند بودن است که سرمایهگذاریهای جدید را جذب میکند.
مثال:
It was the overprosperousness that attracted new investments.
معنی فارسی کلمه overprosperousness
:
وضعیت بسیار ثروتمند بودن یا برخورداری از ثروت زیاد.