معنی فارسی overprovided
B1بیش از حد ارائه دادن چیزی، به ویژه منابع یا خدمات، به طوری که نتیجهای مثبت نداشته باشد یا باعث نارضایتی شود.
To provide more of something than is necessary or useful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خدمات بیش از حد ارائه شده بود که مهمانان را احساس ناراحتی میکرد.
مثال:
The service was overprovided, which made the guests feel uncomfortable.
معنی(example):
او احساس کرد که منابع بیش از حد ارائه شدهاند که منجر به اتلاف میشود.
مثال:
He felt the resources were overprovided, leading to waste.
معنی فارسی کلمه overprovided
:
بیش از حد ارائه دادن چیزی، به ویژه منابع یا خدمات، به طوری که نتیجهای مثبت نداشته باشد یا باعث نارضایتی شود.