معنی فارسی overprovidently
B1به طور بیش از حد آماده و مایل به ارائه کمک یا منابع، به ویژه در موقعیتهای اجتماعی و رویدادها.
In an excessively generous or helpful manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بیش از حدی ترتیب داد که همه مهمانان اتاق خود را داشته باشند.
مثال:
She overprovidently arranged for all the guests to have their own rooms.
معنی(example):
او به طور بیش از حد عمل کرد و اطمینان حاصل کرد که هیچ جزئیاتی در طول رویداد نادیده گرفته نشود.
مثال:
He acted overprovidently, ensuring no detail was overlooked during the event.
معنی فارسی کلمه overprovidently
:
به طور بیش از حد آماده و مایل به ارائه کمک یا منابع، به ویژه در موقعیتهای اجتماعی و رویدادها.