معنی فارسی overproviding

B1

عمل ارائه بیش از حد منابع یا خدمات، که ممکن است به نفع نباشد.

The action of providing excessively.

example
معنی(example):

بیش از حد فراهم کردن برای کودکان گاهی می‌تواند منجر به عدم استقلال آن‌ها شود.

مثال:

Overproviding for children can sometimes lead to them not being independent.

معنی(example):

شرکت به دلیل بیش از حد فراهم کردن برای کارمندان، با مشکلات بودجه‌ای مواجه شده است.

مثال:

The company is accused of overproviding to employees, causing budget issues.

معنی فارسی کلمه overproviding

: معنی overproviding به فارسی

عمل ارائه بیش از حد منابع یا خدمات، که ممکن است به نفع نباشد.