معنی فارسی overqualification
B2وضعیتی که فرد برای شغفیا موقعیتی بیش از حد توانمندی یا مدرک دارد.
The state of having skills or education that are more than required for a job.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد صلاحیت داشتن میتواند به ناکامی در محل کار منجر شود.
مثال:
Overqualification can lead to frustration in the workplace.
معنی(example):
کارفرمایان معمولاً تلاش میکنند از بیش از حد صلاحیت داشتن در فرآیند استخدام خود اجتناب کنند.
مثال:
Employers often seek to avoid overqualification in their hiring process.
معنی فارسی کلمه overqualification
:
وضعیتی که فرد برای شغفیا موقعیتی بیش از حد توانمندی یا مدرک دارد.