معنی فارسی overput

B1

زیاد تولید کردن، بیشتر از مقدار نیاز تولید کردن.

To produce or provide more of something than is necessary.

example
معنی(example):

کارخانه معمولاً محصولات را زیاد تولید می‌کند که باعث مازاد موجودی می‌شود.

مثال:

The factory tends to overput products, resulting in excess inventory.

معنی(example):

اگر مواد را بیش از حد تولید کنیم، ممکن است منابع را هدر دهیم.

مثال:

If we overput materials, we might waste resources.

معنی فارسی کلمه overput

: معنی overput به فارسی

زیاد تولید کردن، بیشتر از مقدار نیاز تولید کردن.