معنی فارسی overpurchasing
B1عمل خرید کردن بیش از حد نیاز، که میتواند به مشکلات اقتصادی منجر شود.
The act of buying more than necessary, which can lead to financial problems.
- NOUN
example
معنی(example):
خرید بیش از حد در زمان حراج میتواند به مشکلات مالی منجر شود.
مثال:
Overpurchasing during sales can lead to financial issues.
معنی(example):
او با خرید بیش از حد دست و پنجه نرم میکند و میخواهد پول پسانداز کند.
مثال:
She is struggling with overpurchasing and wants to save money.
معنی فارسی کلمه overpurchasing
:
عمل خرید کردن بیش از حد نیاز، که میتواند به مشکلات اقتصادی منجر شود.